یکی یه دونه من

سلام عشق من.... نفس من... دختر عسل من خدای مهربون رو هزار هزار مرتبه شکر میکنم که دختر سالم و صالح و باهوش و مهربونی مثل تو رو بهم داد که واقعا یکی یه دونه ای یکی یه دونه من الان 6 روز که16 ماهگی رو تموم کردی و ببخشید که نتونستم تو این مدت برات پست بزارم دختر شیرین زبون من تقریبا از 10 ماهگی اولین کلمات رو به زبون آورد و به لطف خدای بزرگ و مهربون تا 14 ماهگی دیگه تمام کلمات رو میگه بیش از 200 کلمه رو با دونستن معنی میگه و بقیه کلمات رو هم طوطی وار میگه و این در حالیه که بچه های همسنش و حتی بزرگتر از خود رو که می بینم حتی تا 10 کلمه هم نمیتونن بگن وای دخترکم نمیدونی چقدر ررررررررررررررررررر ذوق میکنم وقتی بهم میگی مامان و گاهی وقتها وقتی چند بار صدام میکنی و من متوجه نیستم که جوابتو بدم منو با اسم کوچیکم صدا میکنی الهی من فدای اون سرت بشم که این همه با هوشی ......  دخمل ناز من الان اسم چند تا از حیوونها رو میدونی و وقتی عکسشونو میبینی سریع میشناسی و میگی مثل: ابس= اسب      ماهی      پیشی یا موو= گربه     هاپو - سک=سگ     گوییل=گوریل    آمانه=پروانه   گیس=خرس    اگوش=خرگوش       زیاپه=زرافه                     موشاسم چند تا از میوه ها رو هم میدونی که کاملا میشناسی مثل: سیبا=سیب     نانگی=نارنگی        موز  یکی یه دونه من...ادامه مطلب

نوشته شده در تاريخ بیست و هشتم مرداد ۱۳۹۴ توسط ماماني منتظر

یکی یه دونه من...

فرشته کوچولوی من حالا دو سال و نیمه روی زمین زندگی میکنه و تموم زندگیم رو پر از شور و عشق کرده.... شیطنتهای کودکانه ش خیلی زیاد شده و هر روز بیشتر از دیروز عاشقش میشم...حالا دیگه تمام کلمات و جملات رو کامل میگه... از احساساتش برام میگه... اسم خیلی از حیوونها رو بلده ( سگ- گربه- مرغ- گاو-شتر- داینا یکی یه دونه من...ادامه مطلب

وزن :8قد:62کارهایی که تازه یاد گرفته: چهار دست و پا به سمت جلو میره – دست زدن- گفتن کلمه دَدَ – گفتن کلمه بابا- شناختن پنکه و گفتن ک به جای پنکه- 'گفتن کلمه اِدِه ( بده)اتفاقات این ماه: - یکی یه دونه من...ادامه مطلب

وزن :800/7قد:61کارهایی که تازه یاد گرفته: نشستن- دست دادن- چهاردست و پا به سمت عقب میرهاتفاقات این ماه: سرزدن دومین دندان یکی یه دونه من...ادامه مطلب

وزن :؟قد:؟کارهایی که تازه یاد گرفته: بشکن زدن- نی نای کردن- بای بای کردن- بالا رفتن از پله – دست گرفتن به دیوار و مبل و راه رفتن- دتی کردن- گفتن کلمه بابا- گفتن کلمه مامان- شکلک در آوردن( پیرمرد شدن)- شناختن ساعت و گفتن کلمه عت- شناختن عروسک و گفتن کلمه عک-دستهاشو به نشونه بیا به سمت خودش میگیره و هی می گه بیو بیواتفاقات این ماه: اولین مسافرت عسلم به بندر گناوه- سر زدن 4 دندان همزمان (دندانهای بالایی) و به خاطر همین لاغر شده یکی یه دونه من...ادامه مطلب

وزن :؟قد:؟کارهایی که تازه یاد گرفته: گفتن کلمه دایی- گفتن کلمه نه- گفتن کلمه بَ بَ-  لی لی حوضک- کلاغ پر- گفتن کلمه پویا ( عاشق شبکه پویاست)- شکر کردن( دستهاشو تا بالای سرش  بالا می بره)- عروسکهاشو میشناسه و هرکدوم رو بگی برات میاره- وقتی میگی کو زبونت زبونش رو در میاره- وقتی میگی کو دندونات دندون هاشو نشون میدهاتفاقات این ماه: یکی یه دونه من...ادامه مطلب

وزن :350/8قد:کارهایی که تازه یاد گرفته: دعا کردن( دستهاشو به حالت قنوت رو بروی صورتش میگیره) به محض شنیدن صدای قران یا اذان این کارو میکنه- وقتی دعای فرج رو میخونم دستهاشو به صورت دعا میگیره و وقتی به جمله فی هذه الساعه میرسیم با اشاره به ساعت می گه عت - وقتی میگی کو دست یا پات اونها رو نشون میده-انگشت اشاره اش رو به نشونه تهدید تکون میده-وقتی میگیم الله اکبر کن میشینه پاهاشو باز میکنه و مثل حالت سجد سرشو رو میزاره زمین- یه عکس از بابایی رو دیواره که بهش اشاره میکنه و میگه باباته-اتفاقات این ماه: شنبه شب یعنی شب هیجدهم مرداد یه جشن تولد کوچولو با حضور مامانم یکی یه دونه من...ادامه مطلب

یکی یه دونه من...

گاهی دلم می گیردازبعضی  آدمهای دور و برماز آدمهایی که دانسته یا ندانسته بر قلبم زخم می زنندو متنفرم از ادمهایی که  ادعای دوست داشتن دارند ولی حقیقت عملشان جز اینستمتنفرم از آدمهایی که سادگیم را به حساب نفهمی و حماقت گذاشتندمتنفرم از آدمهایی فکر خودشان کوتاه بود اما مرا کم دیدند پ ن: دخترم ببخش جای این حرفها تو وبلاگ تو نیست اگه خدا بهم عمری داد و زنده موندم واست میگم تا تو هم بشناسی آدمهای دور و برمون رو یکی یه دونه من...ادامه مطلب